نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازند گلویم سوتکی باشد به دست طفلکی گستاخ و بازیگوش و او یکریز و پی در پی دم گرم خموشش را در گلویم بفشارد وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را
کلمات کلیدی :
نوشته شده در پنج شنبه 87/8/2ساعت 9:35 عصر  توسط زهرا
نظرات دیگران()
زهرا خداوندا :
به علمای ما مسئولیت ، وبه عوام ما علم ، وبه مومنان ما روشنایی،
وبه روشنفکران ما ایمان، وبه متعصبین ما فهم، وبه فهمیدگان ما تعصب،
و به زنان ما شعور، و به مردان ما شرف، وبه پیران ما آگاهی ، و به
...............جوانان ما اصالت ، و به اساتید ما عقیده، وبه دانشجویان ما
نیز عقیده ، وبه خفتگان ما بیداری، و به بیداران ما اراده، و به
مبلغان ما حقیقت ، و به دینداران ما دین ، وبه نویسندگان ما تعهد ،
و به هنرمندان ما درد ، و به شاعران ما شعور ، و به محققان ما هدف،
و به نومیدان ما امید ، وبه ضعیفان ما نیرو ، و به محافظه کاران ما
گستاخی ، و به نشستگان ما قیام ، و به راکدان ما تکان ، و به مردگان
ما حیات ، و به کوران ما نگاه ، و به خاموشان ما فریاد ، و به مسلمانان
ما قرآن ، و به شیعیان ما علی ، و به فرقه های ما وحدت ، و به حسودان
ما شفا ، و به خودبینان ما انصاف ، و به فحاشان ما ادب ، و به مجاهدان
ما صبر ، و به مردم ما خو دآگاهی ، و به همه ملت ما همت تصمیم و
استعداد فداکاری و شایستگی نجات و عزت ببخش
نیایش دکتر شریعتی