آرایش نیروهای سیاسی داخل کشور پس از انتخابات تغییر کرده است و هر گروهی به دلیل منافع فردی و جناحی خود قصد دارد به طریقی آن را ترسیم و القا کند که به نفع آنها تفسیر شده و به توجیه عملکردشان کمک کند.
تلاش ما اما بر آن است که بر اساس دو عنصر زیر، آرایش سیاسی کشور را توضیح داده و تحلیل کنیم:
1- منطق و اطلاعات درست از مشاهدات و حقایق سیاسی کشور
2- معیارهای رهبر انقلاب در صحبت های مختلفی که داشته اند
برخی آرایش سیاسی کشور را به صورت "جبهه احمدی نژاد و جبهه مخالفین احمدی نژاد" ترسیم می کنند در مقابل برخی دیگر، آن را به صورت "جبهه مردم و جبهه نظام" تعریف می کنند. اما به راستی کدام یک از این تقسیم بندی ها به حقیقت نزدیکتر است؟
لینک مطلب
به نظر می رسد 4 گروه از سیاسیون و فعالان سیاسی در صحنه فعالیت امروز دیده می شوند:
1- منتقدین دولت: شامل علی لاریجانی، محسن رضایی، علی اکبر ناطق نوری و باقر قالیباف.
2- مخالفین دولت: شامل میرحسین موسوی، مهدی کروبی، سیدمحمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی.
3- مخالفین ولی فقیه: شامل گروه های تندرو اصلاح طلب داخل نظام و کلیه ضد انقلابی که در خارج و بعضا در داخل کشور حضور دارند.
4- طرفداران محمود احمدی نژاد: شامل حزب موتلفه و گروه رایحه خوش خدمت.
بر این اساس اگر بخواهیم جریانات سیاسی موجود در کشور را نسبت به آقای احمدی نژاد و تیم ایشان تقسیم بندی کنیم، واقعیت ها نشان می دهد که علاوه بر طرفداران وی، دو گروه سیاسی دیگر در حال فعالیت هستند، یعنی مخالفین و منتقدین ایشان.
البته در فضای کنونی بسیاری تلاش می کنند تا واقعیت وجود منتقدین را نادیده بگیرند که از جمله می توان به طرفداران احمدی نژاد اشاره کرد که نمی خواهند این گروه سوم ـ یعنی منتقدین ـ را به حساب بیاورند و لذا هر کس یا جریانی را که با احمدی نژاد نباشد، به ضد ولایت فقیه متهم می کنند.
این در حالی است که رهبر انقلاب معتقدند: سه گروه سیاسی در جامعه ما وجود دارد و در این رابطه هر کسی که طرفدار احمدی نژاد نباشد یا مخالف است و یا منتقد و حکم این دو یکی نیست.
بر این اساس به نظر ما کسی که این واقعیت و نظر رهبری را قبول نداشته باشد هم جاهل است و هم اگر آگاهانه باشد ضد ولایت فقیه، و لذا کم نیستند کسانی که خود را سینه چاک احمدی نژاد می دانند ولی بر این مبنا بی تردید ضد ولایت فقیه اند.
ولی اگر معیار شناسایی افراد و گروه های سیاسی، نظام و ولایت فقیه باشد گروه های سیاسی موجود یا در جبهه نظام هستند و یا در جبهه ضدنظام و گروه سومی وجود ندارد.
معیارهای قرار گرفتن در جبهه موافق نظام عبارتند از:
1- قانون اساسی را قبول داشته و به آن پایبند باشند، یعنی در بعد قانون اساسی، آزادی، مردمسالاری، استقلال و ولایت فقیه را به عنوان اصول و ارزش های اساسی قبول داشته باشد.
2- اندیشه نورانی حضرت امام(ره) به خصوص وصیت نامه سیاسی الهی ایشان را قبول داشته باشد و از آن تخطی نکند.
3- مصداق های قانون اساسی را قبول داشته باشد یعنی اعضای حکومت از شخص رهبری گرفته تا دیگر مقامات را قبول داشته باشد.
4- سیاست های کلان و قوانین و مقررات کشور را قبول داشته باشد و به آنها پایبند باشد.
بر این اساس، کسانی که چهار ویژگی فوق را داشته باشند کاملا در جبهه انقلاب هستند و کسانی که چهار ویژگی فوق را نداشته باشند مخالف نظام هستند. البته از آنجایی که کمتر کسی پیدا می شود که هر چهار ویژگی فوق را توأمان داشته باشد بهتر است نمره بدهیم و هر کسی را که بالای پنجاه درصد نمره بیاورد طرفدار نظام و کمتر از آن را متمایل به ضد نظام بنامیم.
البته نکته مهم دیگری که باید بدان توجه داشت اینکه، کسی که واقعا علاقه مند به نظام باشد قاعدتا دست آنهایی را که زیر پنجاه درصد نمره آورده اند، می گیرد که آنها را بالا بکشد و نیرویی به جبهه نظام بیافزاید و لذا آنها که این افراد را به پایین هل می دهند تا از نظام فاصله بگیرند یا نفوذی دشمن هستند که لباس خودی پوشیده اند و یا افراد جاهلی هستند که مشابه دوستی خاله خرسه عمل می کنند.
در این میان البته آن کسانی هم که با اراده خود مرتب به عقب می روند و از این نظام مردمی فاصله می گیرند این روزها بیش از پیش برای مردم مشخص هستند.
حال به نظر شما آقایان احمدی نژاد، کروبی، موسوی و سایرین در رابطه با معیارهای فوق چه نمره ای گرفته و در چه سطحی قرار می گیرند؟ آیا نباید تلاش کنند در هر چهار معیار فوق نمره بالایی بگیرند؟
نوشته شده در یکشنبه 88/9/22ساعت 12:3 عصر  توسط زهرا
نظرات دیگران()