به عنوان یک مسلمان، به عنوان یکی که از 1334 تقریباً خدمت امام امت بودم تا آخر زندگی امام را خودتان مطالعه کنید، از دروغگویان و دروغ پردازان نگیرید، از کسانی که امام را برای منافع خودشان می خواهند، نگیرید، خودتان مطالعه کنید. بردارید صحیفه امام را مطالعه کنید، کامل تر از صحیفه نور است یا صحیفه نور را مطالعه کنید. دوستان امام را ببینید که به کجا رفتند؟ یکی پس از دیگری شهید شدند و به شهادت رسیدند، امروز هم عده ای دیگر از آنها که در رأس نظام بودند، زندان هستند که می گویند می خواستند رژیم را یا نظام را عوض کنند. آیا باور کردنی است؟ آیا این عزیزان که هرکدامشان که از نظر خانوادگی دارای خصوصیت خاصی هستند، من نمی خواهم یکی یکی اسم ببرم. خانواده هایی متدین متعهد، آیا جناب آقای مهندس موسوی که من 25 سال او را می شناسم، خودش را خانواده اش را نیاکانش را می شناسم، همه خصوصیات زندگی ایشان را می شناسم، تصمیم داشت که رژیم را به هم بزند؟ او تصمیم داشت که مردم را کف خیابانها به خاک و خون آغشته کند؟ او تصمیم داشت اموال مردم را به یغما ببرد؟ او تصمیم داشت مغازه ها را بشکند؟ او تصمیم داشت از بالا یک جاهایی گلوله بزنند و قلب مردم را نشانه بروند؟ من به شما عرض کنم در این نظام مهندس موسوی از نظر تدین و تعهد یا بی نظیر است یا کم نظیر (صلوات حضار) من به شما عرض کنم مهندس موسوی در طول این سالیان نمی خواستم عرض کنم اما چون مرا تحت تأثیر احساسات قرار دادند دوستان مجبور شدم این جمله را بگویم مهندس موسوی در زمان امام سلام الله علیه مقلد امام بود و وجوهاتش را به وسیله شیخ حسن صانعی اخوی بنده می داد خدمت امام.
آن صانعی که شما صحیفه نور را بردارید و نگاه کنید و ببینید درباره او چه فرموده امام و چه گفته امام؟ نگاه نکردید ولی بروید مطالعه کنید به وسیله او وجوهاتش را می داد خدمت امام. از بعد رحلت امام خودش و خانواده اش و دخترانش و قوم و خویشانش هرسال یک بار جناب آقای موسوی از تهران می آمد قم، وجوهاتش را مثلاً 50 هزار تومان 100هزار تومان و... هیچ بحث ریاستی هم در کار نبود، عوامفریبی و کلک نبود، چون تازه بنده را نمی توانند که کلک بزنند. بنده هم سه پشتم آخوند است، هم خودم یک معتقداتی دارم، امام می فرمود روحانی برجسته است. آن وقت هم زمینه کلک نبود می آمد وجوهاتش را می داد، پیکانش را سوار می شد و برمی گشت. بحث 50 هزار تومان و 100هزارتومان نیست، بحث عقیده است، بحث اعتقاد است. و هربار که می آمد، درسی به بنده می داد از نظر سیاست حتی گاهی من اطلاعیه می دادم ایشان در تهران به وسیله کسی پیغام می داد که فلانی این جمله اطلاعیه شما انسب این بود که تغییر پیدا کند. شما بروید پدرش را ببینید.
روحانیون عزیز متفکرین الحمدالله کم و زیاد به عربی آشنا هستید، بردارید این کتاب ابحدود و تعزیرات فقهی ما را بخوانید هیچکس حق ندارد مجرمی را عذاب مضاعف کند. بردارید بخوانید در باب جهاد یا حدود اسیری که فردا بناست اعدام شود، باید آب بهش داد، غذا به او داد، اگر جرمی که مرتکب جرمی شده است که حد دارد، مریض است، نمی شود در حال مریضی او را حد زد. امیرالمومنین سلام الله علیه فرمودند هنگام تجرید و حبس و تحدید و تخویف اقرار معتبر نیست. تجرید یعنی قطع ارتباط یک نفر با خارج. اقراری که از کسی سر بزند که من اینجا عرض می کنم ارتباط با خارج ندارد، نه روزنامه دارد، نه رادیو نه ملاقات این به فرموده امیرالمومنین که ما دم از او می زنیم و معمولاً برای منافعامان از او استفاده می کنیم، او می فرماید این اقرار محترم نیست، این اقرار هیچ ارزشی ندارد. حبسش کنار، تخویف و تحدیدش کنار، تجرید نه اینکه لباسش را درآورند این که برمی گردد به تخویف و تحدید، تجرید یعنی تخلیه اطلاعاتی و قطع او از خارج و یا تمام روحیه اش یکدفعه عوض بشود
خوب این کار یک کار خوبی است همه روحیه ها را اینگونه می شود عوض کرد ما اصلاً احتیاجی به تبلیغ و هدایت نداریم که ناراحتی نداریم
من ندیدم اما شنیدم در مشهد که بودم گفتند یک کسی اظهارنظر کرده است گفته بله رفتیم فلان جا آنجا کتابهای ناجور بود و ما کتابهای ناجور را آوردیم. اول اینکه تو حق نداری کتاب ناجور و جور را تشخیص بدهی به توچه ارتباطی دارد به قدرتت نناز. ما اینقدر از این قدرتها دیدیم ذلیل شدند گریه می کردند بعد آقازاده آیت الله شهید بهشتی قدس الله فرمودند که اینها کتابهای پدرم بود آورده بودند اینجا گذاشته بودم آنجا حالا شده کتاب ضاله که باید جمعش کرد. به توچه که جمعش کنی؟ مگر تو را فرستادند کتب ضاله را جمع کنی بعد هم با کمال قدرت اینجوری، بعد هم دعوا سر لحاف ملانصرالدین است اینهمه کشته شدند و به خاک و خون آغشته شدند آن یکی می گوید من نبودم رفیقم بود.
حکومت اسلامی حداقل باید با آنهایی که زحمت کشیدند، خوب رفتار کند این کلاس اول سیاست است. منتهی چه کنیم خدا عقلشان را گرفته است. الحمدالله الذی جعل اعدائنا من الحمقا، کلاس اول سیاست است. احترام اطرافیانتان را نگه دارید اینهایی که 30 سال در نظام زحمت کشیدند، نگهشان دارید. گرهی را که می شود با دست باز کنید با دندان باز نکنید
ما موظفیم هر رسانه ای که دروغ می گوید و خلاف می گوید خودمان را به آن رسانه ها وابسته نکنیم. روزنامه ای دروغ می گوید رادیویی دروغ می گوید تلویزیون دروغ می گوید بنده منبری دروغ می گویم بنده روحانی دروغ می گویم خودمان را به او وابسته نکنیم حداقل گوش به حرفهایش ندهیم که مباد تحت تأثیر قرار بگیریم.
یک آقایی گفت ما یک آقایی داریم که عوامفریبی ها زیاد شده است. مردم بازایان آگاه شدند. امام مردمی ساخته است که کلاه سرشان نرود. گفت ما یک آقایی داریم که مرتب امام زمان را می بیند که چپق می کشد، قلیان می کشد، سیگار می کشد بیا ببرمت سراغ آن آقا که با آن آقا تماس داشته باش. ول کن این آقا را. چه کار داری با حجت الاسلام و المسلمین گفت باشه این آدم زرنگی بود گفت بروم از خودش بپرسم بعد بیام برویم. آمد سراغ خود آن شخص. گفت شما امام زمان را می بینید گفت این حرفها چیه؟ کی من امام زمان را می بینم کی توجه داشتم به این حرفها من کجا دیدم. گفت: ابداً محال است. برگشت به آن مرید گفت که دیدی که تو گفتی امام زمان را می بیند من رفتم سراغ خودش گفت نه من امام زمان را نمی بینم گفت: اشتباه شما هم همین است. همین حرف هایی که می خواهند سر ما کلاه بگذارند، دیگر گذشت، دیگر نمی توانند. عوامفریبی می کنند بعضی از این آقایان. گفت بله امام زمان را می بیند از حرامزادگی اش دروغ می گوید. (خنده حضار) این هم مطلب دوم.
وای به حال ملتی که سخن روزشان غیر دردشان باشد. درد، درد زندانی است. اسیر ظالمین امروز. درد، درد آنهایی است که وزنشان را کم کرده است. شوخی می کنند و می گویند سونا بوده است. درد آنجایی است که نمی گذارند سر جنازه عزیز کرده اش بنشیند فاتحه بخوانند. درد آزاد کردن اینهاست. چه مانعی دارد تمام قرارها را تبدیل کنند من نمی گویم خلاف قانون. حالا ماه رمضان است همه قرارها را تبدیل کنید. بگویند بروید خانه هایتان بعد بیایید دادگاه. چون یکی از راه های قرار اینجور نیست که بنده مسائل را بلد نباشم. بنده هم در حکومت بودم هم در آخوندی بودم خیلی بلدم. البته بعضی وقتها کلاه سرم می رود بحثی نیست مسئولیتم را نمی توانم درست انجام دهم گاهی. شیطان می آید کلاه سرم می گذارد البته اگر من سر شیطان کلاه نگذارم. اما اینجوریه که می شود همه این زندانیها را آزاد کنند. خوب شما می گویید اقرار کردند اقرار هم بحثی نداشته است. دادگاه قرارشان را زودتر تمام کند ماه رمضان است ماه رحمت خداوند است روزه می خواهیم بگیریم. خوب بروید دیگر بعد از ماه رمضان بیایید. آسمان به زمین می آید. بگذارید ماه رمضان آنهایی که جوانهایشان کشته شدند، بروند سر قبرهایشان دعا بخوانند. شماها اگر فرزند ندارید نمی دانید کشته شدن یک فرزند یعنی چه آقایان خیال می کنند خودشان با خاک نبات بزرگ شدند.
آیت الله واعظ زاده خراسانی بحثی دارد آقای بروجردی قدس سره مرجع علی الاطلاق وقت جامع الاحادیث شیعه بنویسد برادران اهل سنت ما به مسلمانان اینگونه می نگریم. آیت الله واعظ زاده خراسانی که جزء اصحاب نویسنده آن کتاب بود می فرمود که کتاب الطهاره را ما نوشتیم روایات شیعه را جمع کردیم روایات از کتب اهل سنت را هم جمع کردیم رسیدیدم به کتاب الصلاة یک مقدار از کتاب الصلاة را هم نوشتیم یکدفعه دیدیدم که آقازاده آقای بروجردی آمد که گفت که آقا می فرماید که تمام این روایاتی که از اهل سنت نقل کردید خط بزنید و پاک کنید که ما هم مجبور شدیم و پاک کردیم و جامع الاحادیث شیعه شد روایت شیعه. بعد یک روز آقا محمد حسن آمد گفت می دانید چرا آقا فرمودند خط بزنید گفتیم نه! گفتند این قدر فشار آوردند به آقای بروجردی که تو داری تشیع را از بین می بری، آقای بروجردی از فشار ترس عوامفریبان مرتجعان مجبور شد که روایات اهل سنت را خط بزند. بابا روایات اهل نست را نوشتن تشیع را از بین نمی برد تشیع با این از بین می رود که بگویند آخوندهایش دزدند. این تشیع را از بین می برد. در مقابل 200میلیون بگوید که آخوندها بچه هایشان دزدند خودشان هم دزدند 30 سال دزدی شده است. این چه حکومت تشیعی است که 30 سال دزدی شده است؟ تازه حالا فهمیدند حالا البته پول و دلارها می رود ترکیه و تکذیب می شود من نمی دانم. به هرحال تشیع را نسبت دزدی می برند، اینها افترا است اینها تعزیر دارد حق ندارد به یک کس معلومی بگوید آقا تو دزدی! آن هم در مقابل 200 میلیون بیننده! مگر کسی حق دارد هر حرفی را بزند. بله کلی مانعی ندارد. یک عده ای در نظام دزدی کرده اند. بروید ببینید اما این افترا این تعزیر دارد گوبنده اش اگر سوگند خورده است در مجلس که احترام مردم را حفظ کند حنث قسم کرده است. چون می دانید در مجلس در مقابل قرآن به خدا سوگند می خورند این هم کفاره دارد هم حنثش معصیت کبیره است. آن وقت دوباره روز از نو روزی از نو. گفت از حرامزادگی اش است دروغ می گوید والا امام زمان را می بیند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
متن کامل سخنرانی در رجانیوز
نوشته شده در چهارشنبه 88/6/4ساعت 12:56 عصر  توسط زهرا
نظرات دیگران()